یادگیری و کاربرد ضرب المثل ها یا proverbs در مکالمات روزمره زبان انگلیسی نیز به مانند تمامی زبان ها, بخش مهم و جذابی برای زبان آموزان به شمار میرود.
بنابراین مجموعه ای از کاربردی ترین ضرب المثل های رایج در زبان انگلیسی را در زیر خواهید یافت.
A bad thing never dies
بادنجان بم آفت ندارد.
A bad workman blames his tools
نمی تواند برقصد می گوید زمین کج است.
A beggar’s purse is bottomless
اگر ریگ بیابان در شود چشم گدایان پر نشود.
A bird in the hand is worth two in the bush
سیلی نقد به از حلوای نسیه.
A blow with a word strikes deeper than a blow with a sword
زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است.
Absence makes the heart grow fond; friends agree but at distance
دوری و دوستی.
A burnt child dreads the fire
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.
A clear conscience fear no accusation
آنکه حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
Action speaks louder than words
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
Add fuel to the fire
آتشی را دامن زدن.
Adversity often leads to prosperity
پایان شب سیه سپید است.
I am All ears
سرا پا گوشم.
A friend in need is a friend indeed
دوست آنست که گیرد دست دوست/در پریشان حالی و درماندگی.
A friend to everybody is a friend to nobody
دوست همه کس دوست هیچ کس نیست.
After death the doctor
نوشدارو پس از مرگ سهراب.
A good name is better than riches
نام نیگو گر بماند ز آدمی/به کز او ماند سرای زرنگار.
A good wine needs no bush
مشک آن است که خود ببوید.
A great ship must have deep water / the taller you are, the harder you fall.
هر که بامش بیش برفش بیشتر.
A happy heart makes a blooming visage
رنگ رخسار نشان می دهد از سر ضمیر.
A hard gathering, a wide scattering
حساب به دینار،بخشش به خروار.
A hungry man, an angry man
آدم گرسنه دین و ایمان ندارد.
A join pot does not boil
دیگ شراکت جوش نمی آید.
A little bird told me so
کلاغه برایم خبر آورد.
All are not thieves that dogs hard at
هر گردی گردو نیست.
All is for the best
هر چه پیش آید خوش آید.
All is well that ends well
شاهنامه آخرش خوش است.
A white lie
دروغ مصلحتی.
A lover dreams of his mistress
شتر در خواب بیند پنبه دانه.
A nod to the wise, a rod for the fool
عاقل را اشارتی کافیست.
Answer one in his own language; tit for tat
جواب های، هوی است. این به آن در.
April and May are the keys of the year
سالی که نکوست از بهارش پیداست.
As easy as A B C; as easy as winking
مثل آب خوردن.
A sound mind is in a sound body
عقل سالم در بدن سالم.
As proud as the peacock
از دماغ فیل افتاده.
As well-known as the village pump
گاو پیشانی سفید.
At a loose end
پا در هوا.
At a loss to understand
سر در گم.
A widow’s mite
برگ سبزی است تحفه ی درویش.
A willing horse is run to death
خر بارکش را هی بار می کنند.
A wool seller knows a good buyer
کاسب مشری خود را می شناسد.
A word before is worth two after
جنگ اول به از صلح آخر.
A word is enough to the wise
عاقل را اشارتی کافیست.
A word spoken is an arrow let fly
آب رفته ز جوی باز نمی گردد.
Barking dogs never bite
از آن نترس که های و هوی دارد / از آن بترس که سر به توو دارد.
Be above oneself
خود را گم کردن.
Be all abroad
از مرحله پرت بودن.
Bear one a grudge
با کسی لج بودن.
Beat about the bush
حاشیه رفتن.
Beat one to frighten another
به در می گویم دیوار بشنود.
Beauty is in the eye of beholder
علف باید به دهن بزی شیرین باشد.
Beauty opens all doors
روی زیبا مرهم دل های خسته است.
Be choked with tears
از بغض ترکیدن.
Bed of roses
آش دهن سوز.
Be fed up
سر رفتن حوصله.
pull someone's legs
سر به سر کسی گذاشتن.
Begin your web and God will send you the thread
از تو حرکت از خدا برکت.
Be in debt
بدهکار بودن.
Be in the mood
سر حال بودن.
Be just to all, but trust not all
بد گمان باش در امان باش.
Be moved with compassion
به رحم آمدن.
Bend one’s heart on
دل به چیزی بستن.
Be out of senses
حواس پرت بودن.
Best wishes for
مبارک باشد.
Be true and fear not
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک ست.
Better a lock than doubt
مالت را سفت نگه دار همسایه ات را دزد مکن.
Better face a danger once than be always in danger
مرگ یک دفعه شیون یک دفعه.
Better late than never
دیر آی و درست آی.
Better sit idle than work for nought
بیکاری به از بیگاری است.
Better the head of a dog than the tail of a lion
سگ خانه باش ولی کوچک خانه نباش.
Better to have it out than be always aching
دندان لق را باید کشید.
Between two stools one falls the ground
با یک دست نمی توان دو هندوانه گرفت.
Birds of a feather flock together
کبوتر با کبوتر باز با باز.
junk food
هله هوله
Bitter pills may have wholesome effects
شفا بایدت داروی تلخ نوش.
Bitter sigh
آه سرد.
Bless you
عافیت باشد.
Blood will tell
بازگردد به اصل خود هر چیز.
Blow one’s nose
دماغ خود را گرفتن.
Break bread with someone
نان و نمک با کسی خوردن
Break of relations
قطع رابطه کردن.
Break the neck of a task
کمر کاری را شکستن.
Burn the midnight lamp
دود چراغ خوردن.
Buzz off
بزن به چاک.
Carry pick aback
کول کردن.
Carry water in a sieve; plough the sea shore
آب در هاون کوبیدن.
Catch one,s napping
چرت کسی را پاره کردن.
Cats have nine lives
گربه هفت جان دارد.
Cock and bull story
آسمان ریسمان - چاخان پاخان.
Charity begins at home
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
Christmas comes but once a year
هر روز عید نیست که حلوا خورد کسی.
Claw me, and I’ll claw you
نان به همدیگر قرض دادن.
Cleanliness is next to Godliness
نظافت قسمتی از ایمان است.
Collect one’s wit
حواس خود را جمع کردن.
Come off your high horse
پیاده شو با هم بریم.
Come round
به هوش آمدن.
Come to a standstill
متوقف شدن.
be at large.
فراری بودن
Coming events cast their shadows before
سالی که نکوست از بهارش پیداست.
Cook someone’s goose
آشی برای کسی پختنکه یه وجب روغن داشته باشد.
Count sheep
حس خستگی و کم خوابی.
Covetousness is the mother of ruin and mischief
طمع مایه ی فلاکت است.
Crooked by nature is never made straight by education
نهال تلخ نگردد به تربیت شیرین.
Cry wine and sell vinegar
آبجو فروش گندم نما.
Cut crack a joke
مزه انداختن.
Cut the crap
مزخرف نگو.
Cut to the heart
کسی را کباب کردن.
Cut your coat according to your cloth
پا را به اندازه ی گلیمت دراز کن.
Cut class
بی اجازه از کلاس غایب شدن.
Dance as someone pipes
به ساز کسی رقصیدن.
Dance before the music starts
نزده رقصیدن.
Dash one’s hopes
امید کسی را نا امید کردن.
Dead men tell no tales
سر بریده صدا نمی دهد.
Deeds not words
دوصد گفته چون نیم کردار نیست.
Destroy the lion while he is but a whelp / We must strike while the iron is hot
تا تنور داغه نون رو بچسپون.
Discretion is the better part of valor
احتیاط شرط عقل است.
Divide and rule
نفاق انداز و حکومت کن.
Don’t count your chickens before they are hatched
جوج را آخر پاییز می شمارند.
Don’t let the grass grow under your feet
آب تو دستته بذار زمین بیا.
Don’t play hard to get
ناز نکن.
Don’t teach your grandmothers how to suck eggs
آزموده را آزمودن خطاست.
Do without something
از چیزی صرف نظر کردن.
Draw blood out of a stone
از آب کره گرفتن.
Draw in one’s horns
سر جای خود نشستن.
Draw to an end
ته کشیدن.
Dress up to the nines
هفت قلم آرایش کردن.
Drink-hail; drink good health; cheerio
نوش جان.
Drop by drop fills the tub
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
Dumb-show
لال بازی.
Dud cheque / false cheque
چک بی محل.
Early to bed and early to rise, makes a man healthy,
سحر خیز باش تا کامروا گردی.
Easy come, easy go
باد آورده را باد می برد.
Eat salt with a person
نان و نمک با کسی خوردن.
Escape one’s memory
از خاطر رفتن.
Every cloud has a silver lining
در نا امیدی بسی امید است/پایان شب سیه سپید است.
Every dog is a lion at home
هر سگ به درخانه ی خویش است دلیر.
Every cook praises his own broth
کس نگوید که ماست من ترش است.
Every light has it’s shadow, every hill its valley
هر سربالایی یک سرازیری دارد؛ پایان شب سیه سپید است.
Every man to his taste
سلیقه ها مختلف است.
Every now an then
گاه گاهی.
Every sore has its salve
هر دردی را درمانی است.
Exchange is no robbery; tit for tat
هرچه عوض داره گله نداره/ این به آن در.
Fair and square
راست حسینی.
Fair-weather friend
رفیق نیمه راه.
Fall a victim to
قربانی...شدن.
Fall on one’s knees
به زانو در آمدن.
Fall short
کوتاه آمدن.
Fall out of the frying pan into the fire
از چاله به چاه افتادن.
Far from it
خدا نکند!
Fate overtook him
اجلش فرا رسید.
Feel a person’s pulse
نبض کسی را گرفتن.
Few words are best = short and brief
مختصر و مفید.
Fill someone with fury
کفر کسی را بالا آوردن.
Fill with wonder
متعجب ساختن.
Find the length of one’s foot
دندان کسی را شمردن.
Fire up
آتشی شدن.
First come, first served
نوبتی هم که باشد، نوبت ماست.
Fish and guests stink after three days
مهمان تا سه روز عزیز است.
Fish for information
یکدستی زدن.
Fish in troubled waters
از آب گل آلود ماهی گرفتن.
Flatter oneself
دل خوشی به خود دادن
Fling up one’s cap over the windmill
کلاه خود را هوا انداختن.
Flog a dead horse
آب در هاون کوبیدن.
Fools have the best luck
دنیا به کام ابلهان است
Fools tie knots, and wise men loose them
یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد صد عاقل نمی توانند آن را در بیاورند.
Forbidden fruit is sweet
منع چو بیند, حریص تر شود انسان.
Forced tears
گریه ی زورکی.
Freeze one’s blood
زهره ترک کردن.
Friends may meet, but mountains never greet
کوه به کوه نمی رسد، آدم به آدم می رسد.
From a bad paymaster get what you can
یک مو از خرس کندن غنیمت است.
From time immemorial / from time out of mind
از عهد بوق .
Get a head of
جلو افتادن از.
Get a long
امرار معاش کردن.
Get a thing off one’s chest
دل خود را خالی کردن.
Get away ! = Get out ! = Get off
گم شو !
Get hold of the wrong end of the stick
سرنا را از سر گشاد زدن.
Get into a groove
روی غلتک افتادن.
Get into contact with
تماس گرفتن با.
Get around a person
قلق کسی را به دست آوردن.
Get the length of one’s shoes
رگ خواب کسی را به دست آوردن.
Give a follow up to
ترتیب اثر دادن به.
Give someone a leg up
زیر پر و بال کسی را گرفتن.
Give a relief to
یاری کردن به.
Give good shape to
مرتب کردن.
Give a heed to
محل گذاشتن، توجه کردن.
Give oneself airs
باد در دماغ انداختن.
Give the devil his due
عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو.
Give way
جا خالی کردن.
Give with one hand and take back with the other
با پا پس زدن با دست پیش کشیدن.
Go away with one’s tail between one’s legs
دُم خود را روی کول گذاشتن و رفتن.
Go back on a bargain
تو زدن.
Go back on one’s word
به وعده ی خود وفا نکردن.
God forbiden
خدا نکنه؛ نعوذ بالله .
God helps the sailor but he must row
از تو حرکت از خدا برکت.
God never sends a mouth, but He sends meat for it
هر آن کس که دندان دهد نان دهد.
Gone is the goose that the golden egg did lay
آن ممه را لولو برد.
Good and quickly seldom meet
خر و خرما رو با هم خواستن.
Good cheap is dear at the long run
ارزان بی علت گران بی حکمت
Good for you! = how lucky you are!
خوش به حالت!
Good luck to you
شانس یارت!
Go the wrong way
خطا رفتن.
Go the extremities
افراط و تفریط کردن.
Go to kingdom come / Go to one’s last home
برحمت ایزدی پیوستن.
Go too far
گندش را در آوردن.
Go with the streamtide
همرنگ جماعت شدن.
Grant someone’s request
حاجت کسی را برآورده کردن.
Grease someone’s moustache
سبیل کسی را چرب کردن.
Great promise, small performance
سنگ بزرگ علامت نزدن است.
Grind down someone / grind someone’s face
خون کسی را شیشه کردن
Grow a beard
ریش گذاشتن.
Habit is second nature
ترک عادت موجب مرض است.
Half a loaf is better than nothing
کاچی به از هیچی.
Handsome is that handsome does
هر که را خلقش نکو , نیکش شمر.
Hang over / about
پلکیدن.
Hang on someone
عاشق کسی شدن که علاقه ای به شما نداره.
Hard knot
گره کور.
Hard to deal with
آدم ناتو.
Hard to please
نازک نارنجی.
Hard up for money
مشکلات مالی.
Harp on one string
پا توی یک کفش کردن.
Haste makes waste
عاجل دوباره کاری می کند.
Have a finger in every pie
نخود هر آش بودن.
Have an eye on something
زیر نظر داشتن چیزی.
Have a rough time
برزخ بودن.
Have a sand in one’s shoe
ریگی به کفش داشتن.
Have a thing a great bargain
بزخر کردن.
Have in stock
موجود داشتن
Have the last word
حرف آخر رو زدن.
Head and shoulder
یک سر و گردن.
Heart speaks to heart
دل به دل راه دارد.
He can’t contain himself for joy / he seems to tread on air
از خوشی در پوست خود نمی گنجد.
He can’t make ends meet
هشتش گرو نه اش است.